جدول جو
جدول جو

معنی مخفی شدن - جستجوی لغت در جدول جو

مخفی شدن
نهانیدن پنهان شدن
تصویری از مخفی شدن
تصویر مخفی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
مخفی شدن
ناپدید شده
تصویری از مخفی شدن
تصویر مخفی شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
مخفی شدن
پنهان شدن، نهان گشتن، خود را قایم کردن، ناپیدا شدن، نامرئی شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صافی شدن
تصویر صافی شدن
پاک و پاکیزه شدن، بی آلایش شدن، برای مثال بسیار سفر باید تا پخته شود خامی / صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی (سعدی۲ - ۵۸۷)، کنایه از بی غل و غش شدن
فرهنگ فارسی عمید
دیده شدن دیده شدن: مرئی از بخت من نشد خط عیش دیده بخت ناتوان باشد، (وحشی)، آشکار شدن هویدا شدن ظاهرشدن: در خلال این احوال ستاره ذو ذوابه ای در آسمان در برج قوس مرئی شد
فرهنگ لغت هوشیار
گول شدن، در هم شدن، تباهیدن درهم آمیخته شدن آشفته شدن، تباه شدن: چون مخبط شد اعتدال مزاج نه عزیمت اثر کند نه علاج. (گلستان)، پریشان عقل گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
هند ماندن شناساندن شناسانده شدن از طرف شخصی بدیگری بوسیله ذکر نام و شغل
فرهنگ لغت هوشیار
پیروز گشتن غالب شدن پیروز گردیدن: ناگاه بر ذخایر نفیس و گنجهای شایگان مظفر شوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخفی کردن
تصویر مخفی کردن
پنهان کردن نهان ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخلد شدن
تصویر مخلد شدن
مخلد گریدن: جاوید شدن جاودان شدن جاوید گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تنپوش یافتن خلعت یافتن خلعت پوشیدن: سهام الدوله بخلعت سرداری شمشیر مرصع شرابه مروارید مخلع شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخمر شدن
تصویر مخمر شدن
خازیدن سر شتیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تباهیدن، شوریدن به هم خوردن، بی چیز گشتن خلل یافتن تباه شدن: ... از بهر آنک ازین ترکیب جز وی حاصل می شد مرکب از اسباب مفرده و قاعده رکنی بارکنی مختل می شد، آشفته شدن پریشان شدن، بی چیز و محتاج گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تباه خرد گشتن: ... بسبب جنایات خود ناامید گونه می شوی باز بامید می آیی و اندر آن اندیشه مخبل می شوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملغی شدن
تصویر ملغی شدن
بر افتادن باطل شدن لغو شدن: (عوارض مالیاتی... ملغی شده)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخیر شدن
تصویر مخیر شدن
آزاد کام کردن گزین توانیدن اختیار یافتن مختار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
متفق گردیدن یکی شدن همیوگشتن ساز وار شدن یکی شدن متحد شدن: آخر الامر بر آن متفق شدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صافی شدن
تصویر صافی شدن
پاک شدن بیغش گردیدن، مسخر شدن مستخلص گشتن (شهر ناحیه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منفک شدن
تصویر منفک شدن
جدا شدن، ستاکیدن (منشعب شدن) جدا شدن، ناشی شدن منشعب گردیدن: (و بدین سبب اجزاء رجز از جزو دوم هزج منفک می شود) (المعجم. مد. چا. 52: 1)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منطفی شدن
تصویر منطفی شدن
خاموش شدن: (تابش آتش روح طبیعی از هیبت ایشان منطفی شد) (جوامع الحکایات 14: 1)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکفی شدن
تصویر مکفی شدن
کفایت شدن بانجام رسیدن، از میان رفتن: (و چون شر این حادثه ان شا الله مکفی شود) (مرزبان نامه. تهران. چا. 1 ص 185)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منتفی شدن
تصویر منتفی شدن
از بین رفتن: (موضوع منتفی شد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صافی شدن
تصویر صافی شدن
((شُ دَ))
پاک شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مدعی شدن
تصویر مدعی شدن
داویدن
فرهنگ واژه فارسی سره
پنهان شدن، نهان گشتن، مخفی شدن، مکتوم ماندن، پوشیده ماندن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
Finance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
Succeed
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
financiar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
ter sucesso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
finansować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
odnosić sukces
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
преуспевать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
финансировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از موفق شدن
تصویر موفق شدن
досягати успіху
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مالی شدن
تصویر مالی شدن
фінансувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی